بصورت فایل ورد

همراه با منابع

الگوهای رفتار ی ن

باورهای عمومی همواره آگاهی کم‌تر ی و بی‌تفاوتی نسبت به ت را به ن نسبت داده‌اند و بر گرایش ن به احزاب راست و محافظه‌کار در صورت مشارکت تأکید داشته‌اند. پژوهش‌های اجتماعی انجام گرفته در این حوزه نیز در بسیاری موارد بر این باورهای عمومی صحه گذاشته‌اند. مهم‌ترین الگوهای رفتار ی ن که بر اساس پژوهش‌ها مورد تأکید قرار گرفته‌اند پیروی ن از شوهران در رفتار ی»، محافظه‌کاری ن از نظر ی»، سنت‌گرایی ن» و ت‌گریزی ن» بوده است.

بر اساس پژوهش‌های بسیار، ت مشغله‌ای مردانه تلقی می‌شود و مشارکت ن در ت مشارکتی مستقل نیست و تابع علائق مردانه است. زن و شوهرها معمولاً از احزاب و نامزدهای یکسانی حمایت می‌کنند و نگرش‌های ی یکسان به دلیل پیروی کامل ن از شوهران‌شان است. این وحدت نظر زن و شوهرها در امور ی در نتیجه سلطه مردان در حوزه ی دانسته شده است.

برخی پژوهش‌ها دلایل تبعیت ن از گرایش‌های ی شوهران‌شان مورد بررسی قرار داده‌اند؛ به عنوان نمونه بر اساس یکی از پژوهش‌ها، دلایل گرایش ی ن به رأی شوهران‌شان بنا بر اظهارات خود آنان اعتماد به شوهر»، اجتناب از مشاجره» و هم‌فکری» بیان شده است. یکی دیگر از پژوهش‌ها چنین نتیجه گرفته است که ن، شوهران خود را در امور ی آگاه‌تر می‌دانند.

با وجود این که در پژوهش‌ها، بر رفتار تبعی ن از شوهران‌شان در امور ی توجه شده اما در عین حال بر گرایش‌های محافظه‌کارانه‌تر ن نسبت به مردان تأکید شده است و در واقع تمایل به نظرات ی شوهران، هرچند که این نظرات غیر محافظه‌کارانه باشد، متضمن نوعی محافظه‌کاری قلمداد شده است. برخی پژوهش‌ها نشان داده‌اند که در تمام کشورهایی که اطلاعاتی از آنان در دست است، ن بیش از مردان از احزاب محافظه‌کار حمایت کرده‌اند؛ رابطه میان تعلقات مذهبی, محافظه‌کاری و زن بودن در پژوهش‌های مختلف مورد تأکید قرار گرفته است و برخی ریشه اصلی گرایش بیشتر ن به احزاب محافظه‌کار را در در تعلقات مذهبی آنان جستجو کرده‌اند. با این حال استدلال‌های متعددی، قطعیت چنین نظری درباره رفتار ی ن را نقض کرده‌اند و الگوی گرایش محافظه‌کارانه ن مورد تأیید همه‌جانبه قرار نگرفته است. شواهد بسیاری در تناقض و یا تضاد با چنین نظری مورد تأیید قرار گرفته‌اند و بر اساس پژوهش‌های بسیاری نیز رابطه مستقیمی بین جنسیت و گرایش ی مشاهده نشده و یا دست کم به تفاوت قابل ملاحظه‌ای دیده نشده است.یکی دیگر از الگوهای رفتار ی ن که در نتیجه پژوهش‌ها مورد تأکید قرار گرفته سنت‌گرایی ن در ت است؛ به این معنا که وفاداری نسبت به احزابی که به طور سنتی در قدرت بوده‌اند (چپ یا راست) و در نتیجه ثبات و تداوم در شیوه رأی دادن در بین ن بسیار رایج‌تر بوده است و برای ن، نوسان در عقاید ی در مجموع ناخوشایندتر است تا برای مردان. با این حال در این زمینه نیز پژوهش‌های زیادی چنین نظری را نقض کرده‌اند و یا نتایجی در نقطه مقابل آن گرفته‌اند. برخی پژوهش‌ها از سرسری بودن و بی‌ثباتی ن در گرایش‌های حزبی سخن گفته‌اند و این که ن زودتر و راحت‌تر از مردها حزب خود را عوض می‌کنند. پژوهش‌های دیگری نیز هیچ گونه ارتباط معناداری بین جنسیت و تغییر گرایش حزبی نیافته‌اند.ت‌گریزی ن از دیگر الگوهای رفتار ی ن است که بر مبنای پژوهش‌ها نتیجه گرفته شده است. میزان مشارکت ن در انتخابات کم‌تر از مردها است و ن در پژوهش‌های بسیاری اعلام کرده‌اند که ت به زندگی آن‌ها بی‌ارتباط است. به نظر می‌رسد گرایش اصلی پژوهش‌های موجود در این خصوص در جهت اثبات این نکته کلی است که ن موجودات ی نیستند و بیشتر به مسائل شخصی و خصوصی و یا اجتماعی علاقمندند. این پژوهش‌ها استدلال کرده‌اند که ن کم‌تر از مردها ی شده‌اند و ن به ت دیدگاهی بیشتر اخلاق‌گرایانه دارند تا واقع‌بینانه و ت به معنای تعقیب منافع شخصی از طریق رقابت و ستیزه، مشغله‌ای مردانه تلقی می‌شود و ن بر خلاف مردان به انگیزه‌های اخلاقی رأی می‌دهند و نه از روی نفع‌جویی و جاه‌طلبی. سایر الگوهای رفتار ی ن یعنی سنت‌گرایی و محافظه‌کاری ن و پیروی از شوهران نیز در راستای همین تفکر کلی است.